غم تنهايی
عشق زاییده ی تنهایی است و تنهایی نیز زاییده ی عشق گفتم دلم گرفته... تو گفتی گریه کن تا آروم بشی ... گفتم آره... یه وقتهایی با گریه آروم میشدم... دیـگـه هـر چـقـدر هـم اشـک بریزم بازم آروم نمیـشـم... دیگه تا کنار پنجره می ایستم بی خودی بغض میکنم ...بی قرار میشم... تو گفتی بیا با خودم حرف بزن ...به خودم بگو... گفتم نمیتونم...اگه با حرف نزدن بمیرم ...میمیرم و هیچی نمیگم... تو گفتی دستتو بده به من و از اون گوشه بلند شو...آخه این جا هم جا شد تو میشینی؟؟؟ گفتم ولی من دلم میخواد همیشه این گوشه خودمو مخفی کنم...
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |